9.23.2006

از پاریس

قبول شدم! کلی ذوق کردم. حسابی ترسیده بودم. اما امتحان به اون سختی نبود، یک مقاله داده بودن با سه تا سوال که باید راجع به هر سوال چند خط می نوشتی. من برای هر سوال 5-7 خط نوشتم و بعد از پاکنویس کردن برگه ام رو دادم. اولین نفر بودم. دو سه نفری که استاد بودن هی گفتن مطمئنی تموم شده هنوز یک ساعت وقت داری، گفتم بابا شما گفتید چند خط... چند خط یعنی 5-6 خط! یارو خنده اش گرفت گفت آره، بعد هم گفتن اصلا همین الان ورقه تو صحیح می کنیم و امتحان شفاهی می گیریم! یک خانم خیلی با نمکی ورقه ام رو تصحیح کرد! البته غلط املایی و غلط هایی که مربوط به گرامر می شه خیلی داشتم، ولی خوب گفت قبولت می کنم! رمز موفقیت این بود که اصلا از فعل های سخت و لغات سختی که بلد نبودم استفاده نکردم! آخه اونایی که فرانسه بلدن می دونن، من در واقع تمام زمان ها رو بلدم ولی خوب خیلی از فعل ها رو درست نمی دونم، بنابراین سعی کردم در عین حال که خوب بنویسم و ابراز وجود کنم خیلی ساده بنویسم که آبروم نره! بعدش هم نسبتا حرف زدنم روونه و گفتم که اصلا اومدم پاریس برای زبان و می خوام براش وقت بگذارم...
خلاصه از دوشنبه باید برم سر کلاس. تازه حالا بحث کار شروع می شه!!!
ولی خوب قدم اول امیدوار کننده بود!
فعلا بنده به متر کردن پاریس مشغولم!البته اشتباه نکید ها، از اون جایی که بقیه توریست ها جاهای معروف رو قبلا متر کرده اند،اینجانب به متر کردن جاهایی مشغولم که عمرا به فکر هیچ توریستی نمی رسه ! خلاصه در اولین فرصت اندازه های بدست آمده را به اطلاع عموم (به فتح ع، یعنی منظورم برادر بابام نیست) می رسونم!
یک نکته جهت دوستانی که راهی فرانسه هستند:
تا جایی که می توانید بروید جلوی پارک ملت و از این بستنی متری ها بخرید و بخورید که در بلاد غربت ناکام نمانید و دلتون نسوزه که باید 2000 تومن برای یک بستنی بدهید(البته اگر امتحانی را قبول شده باشید حق دارید برای خودتان جایزه بخرید!)
دیگه؟
من فهمیده ام که مردم در بلاد غربت چرا اینقدر خرید می کنند. چون افسردگی دارند!!! یا لا اقل می ترسند افسرده شوند!!!
دیگه؟ ( در راستای نوشتن افتخارات، به این دوسه تا افتخاری که در این پست نوشتم اضافه کنید این یکی را)
بنده تنها کسی هستم که وقتی وارد مغازه یا اداره ای می شوم و کارم را انجام می دهم موقع خارج شدن، نمی دانم از کدام طرف می آمده ام و به کدام طرف باید بروم! البته نگران نشوید چون خیلی با استعداد هستم سعی می کنم قبل از وارد شدن به مغازه ها یک چیزی را آن طرف خیابان نشان کنم! فقط نمی دانم این پاریس چرا اینقدر چیزهای تکراری و شبیه هم دارد!
دیگه ؟
به زودی بقیه افتخارات کسب شده را برایتان می نویسم! ( در راستای صرفه جویی که دو دفعه مترو سوار نشوم امروز عملیات متر کردن بسیار حجیم بوده و اندکی پا درد دارم!)
راستی باز هم قابل توجه راهیان فرانسه: قبل از آمدن بروید پاساژ قائم یا هر جای دیگه و کفش بخرید ، هر چقدر هم که گران باشد، بعدا غصه اش را نمی خورید!
فعلا بسه، برم این وسایل متر کردن (یک جفت پای شماره 38) را اندکی بشورم شاید آروم بشه!

No comments: