9.06.2006

از تهران

فکر کنید چند ساعت توی صف می ایستید... با یک چمدون گنده و یک کوله که ظاهرش کوچیکه ولی توش 20 کیلو باره... بعد که می رسید جلوی گیشه، معلوم می شه بارتون 37 کیلوست. مجبور می شید همون لابلای جمعیت چمدون را باز کنید و همونطور که به خودتون و همه اونایی که چیزای مختلف بارتون کردن، فحش می دید، چند تا کتاب رو از همون رو دربیارید. چمدون تازه می شه 35 کیلو و بالاخره با چونه بارتون رو رد می کنید. بعد نوبت صف خروجیه! پول رو می دید و می دوید بیرون که خداحافظی کنید و برای بار آخر از مزیات توالت ایرونی استفاده کنید! توی بغل مامانتون گریه تون می گیره... دیر شده... لب تاپ رو از داداش کوچیکه می گیرید و می دوید تو. از بالای پله ها برای مامان دست تکون می دید... همه جا رو خوب نگاه می کنید که دلتون تنگ نشه. توی صف چک پاسپورت می ایستید. جلوی شما زن و مردی هستند با یک بچه. زن فرانسوی است. مسوول پاسپورت آنها را به خاطر اینکه مبلغ خروجی را کم داده اند بر می گرداند. شما دارید زیر بار کوله تان خفه می شوید. مرد غر غری می کند و آنها بر می گردند. حالا نوبت شماست. زن نگاهی به پاسپورتتان می اندازد. و بعد می گوید شما نمی توانید با این پاسپورت سفر کنید....
انگار می کوبند توی سرتان.چی؟؟؟
بله پاسپروت یک مشکلی دارد که شما عین خنگ ها به آن توجه نکرده اید. حرف زن را جدی نمی گیرید اول، چک و چونه می زنید اما هیچی به هیچی...
بر می گردید...
این بلاییه که سر من اومد... دیگه سرتون رو درد نمی یارم که چه جوری بارمو از هواپیما برگردوندند(البته فقط من نبودم،5-6 نفر به دلایل مختلف از پرواز منع شدند) خلاصه تلفن زدم به مامان گرام که آقا برگردید من همین جا هستم!
بعد هم اومدم خونه و یه صبحونه ناب خوردم و رفتم دنبال کار گذرنامه!
از همه دوستان و فامیل هم شرمنده ام بابت خداحافظی ها و سرراهی ها و ....
قول میدم که هفته دیگه برم!
(ولی خودمونیم کار فیلمم تا لحظه آخر نگذاشته بود نفس بکشم، این هفته عوضش آزادم ، فقط امیدوارم که کارهای اون طرفم عقب نیفته)
فکر کرده بودم پست بعدی از پاریسه...
راجع به اینکه چقدر کار بدیه که آخرین مرحله پاسپورت رو چک می کنن براتون می نویسم مثلا یک خانمی توی صف می خواست جواب ام آر آی شوهرش رو بده من ببرم و خواهرش بیاد توی فرودگاه بگیره. داشتم راضی می شدم که شانسش زد و یک خانمی توی صف دوست خواهره از آب دراومد. فکرشو بکنید اگه من گرفته بودم چی می شد بیچاره!

No comments: