2.03.2008

مجوز مجله زنان لغو شد

مجله زنان لغو امتياز شد.
امروز داشتم به يك نفر مي گفتم كه آدم هي مي خواهد خودش را اميدوار كند‌،اما ديگر چيزي هم هست كه بهش اميدوارباشيم؟
امروز داشتم فكر مي كردم كه اگر پاريس بودم و اين خبر رو مي شنيدم چيكار مي كردم. راستش اينه كه تجربه اين مدت بهم نشون داده كه از راه دور آدم خيلي حس بدي داره همه اش فكر مي كني كه اگر بودي يك كاري مي كردي و بايد مي بودي و حيف كه نيستي و ... ولي واقعيت نشون مي ده كه وقتي هستي كاري نمي كني.(خيلي وقتها لا اقل). امروز فكر كردم حالا كه هستم بايد يك كاري بكنم. پنهان نمي كنم كه همين فكر رو هم همسر مهربان به كله ام انداخت و اگر او نگفته بود احتمالا من به غصه خوردن فراوان و پيگيري اخبار اينترنتي اكتفا مي كردم. حالا هم نمي دونم چي مي شه ولي فكر كنم بايد اين كارو كرد.
تعطيلي نشريه زنان به نظرم خيلي اتفاق مهميه و خيلي اتفاق بدي. شخصا احساس مي كنم يك در بزرگ اميد روم بسته شده. تا حالا ديدن هر ماه مجله زنان اميدي بود براي اينكه فكر كني اتفاقاتي دارد مي افتد و لا اقل سعي هايي دارد مي شود اما حالا....
راستشو بگم ديدن اعضاي زنان حتي حالمو بهتر نكرد. وقتي مي بيني كه آدم هايي هستند كه انرژي دارند و انرژي شونو فداكارانه در اختيار يك فعاليت انساني گذاشته اند،‌وقتي مي بيني جلوي اين انرژي داره گرفته مي شه، احساس مي كني كه تا كي قراره آدم ها له بشن اينجا؟ تا كي اينها انرژي شونو مي تونن ذخيره كنند؟
متاسفم:(
اميدوارم خبرهاي خوبي برسه... كه اگه اينطور بشه يك جشن واقعيه!